مراحل و روند طراحی معماری


مراحل و روند طراحی معماری
مراحل و روند طراحی معماری اطلاعات معماری: در سراسر دنیا معماران حرفه ای هر کدام روشی خاص خود، برای طی کردن روند طراحی معماری دارند، که این روش ممکن است در خصوص هر پروژه و هر موضوع جدید دستخوش تغییراتی شود. سال ها تجربه کار و درگیری با پروژه های مختلف تجربیاتی را در اختیار آنها می گذارد تا بتوانند برای طراحی یک اثر معماری راه های متنوع و مخصوص به خود داشته باشد. اما در این میان یک معمار تازه کار و یا یک دانشجوی معماری از کجا باید شروع کند تا بتواند روند طراحی پروژه را پیش بگیرد؟! قطعا در ابتدای راه شناخت مراحلی مشخص و پیروی از آن کمک خواهد کرد تا یک طراح تازه کار بتواند به جوانب مختلف کار آشنا شود و پس از کسب تجربه های بسیار مانند یک معمار حرفه ای عمل کند.


تعریف و تشریح موضوع پروژه ( شناخت خواسته های کارفرما)
همانطور که در مطلب مراحل طراحی دکوراسیون داخلی گفتیم، اولین مرحله از کار طراحی معماری نیز کسب اطلاعات در خصوص خواسته های کارفرماست. قبل از هر چیزی طراح باید بداند که موضوع طرح و کاربری ساختمانی که قرار است طراحی شود چیست؟! و کارفرما از فضای مورد نظر خود چه توقعاتی دارد؟! بنابراین سوالاتی که به وجود خواهد آمد این است که:

استفاده کنندگان از فضا چه کسانی هستند؟
چه نوع فعالیتی قرار است در آن اتفاق بیفتد؟
خواسته های ویژه کارفرما کدامند؟
و هر سوال دیگری از این دست که در مورد هر کاربری می تواند متفاوت باشد.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انواع پنجگانه کانسپت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

[caption id="attachment_2795" align="alignnone" width="1020"] انواع پنجگانه کانسپت[/caption]

انواع پنجگانه کانسپت

1) کانسپت های  قیاسی (نگاه به دیگر  چیزها و مقایسه و بررسی آثار متاخر) 2) استعاری (نگاه به انتزاعات و ایجاد حس متفاوت از فضا با ایجاد تضاد مکمل در آن) 3) جوهری essences (نگاه به ماورای نیازهای برنامه و نگرشی,موضوعی و فلسفی با رعایت سلسله مراتب و نگاه به پدیده ها و رساندن آنها به نهایتشان) 4) برنامه ای (نگاه به نیازها و اهداف خواسته شده و طراحی عملکردی و در نهایت رسیدن به بهترین کارایی) 5) ایده آل گرا (نگاه به ارزش های مطلق و یافتن بهترین عملکرد و فضا با تجزیه و تحلیل بین آثار موجود)

قیاسی

از پنج گونه ذکر شده مقایسه احتمالاً متداولترین راه شکل دادن کانسپت هاست. مقایسه روابط عینی موجود بین اشیاء را آشکار می کند. اگر موضوعی حضور تمام  ویژگی های مورد نظر را در خودش داشته باشد آنگاه می تواند به عنوان الگویی برای طراحی پروژه در نظر گرفته شود. تا قبل از ظهور مکتب مدرن معماران تصور  می کردند که همه شاه کارهای معماری در شهر بوجود آمده اند و وظیفه معمار در این میان این بود که در یابد کدام بنای قدیمی می تواند الگویی مناسب برای پروژه در حال  طراحی باشد. زمانی اصلی ترین الگوی قابل قبول برای کلیساها و کالج ها و دانشگاه ها “گوتیک”، برای بانک ها “دوریک یونانی” و برای ساختمان های مقر حکومت “سنت پیتر” در نظر گرفته می شد.

[caption id="attachment_2796" align="alignnone" width="1020"] انواع پنجگانه کانسپت[/caption]

استعاری

استعارات مانند مقایسه ها، به آشکار کردن روابط بین اشیاء می پردازند. با این تفاوت که این روابط بیشتر انتزاعی هستند تا عینی. در واقع تشبیهات، استعاراتی هستند که از واژه هایی چون، مانند و همانند برای بیان این روابط استفاده می کند. تشبیهات و استعارات، تشخیص امکان ارتباط میان الگوهاست، مقایسه ها روابط عینی را مد نظر قرار دارند.

جوهری

جوهره ها در واقع چکیده و متمرکز شده جنبه های مختلف مسائل پیچیده هستند و بازتابنده اندیشه های درونی این جنبه ها هستند طراحان برای جستجوی جوهره پروژه و بیان آن در قالب کانسپت روشهای بسیاری دارند. این جستجو در واقع تلاشی برای رسیدن به ایده هایی است که قسمتهای مختلف یک کانسپتپروژه را به هم می پیوندد و به عقیده کان ایده هایی که طراح را قادر می سازد بر شرایط موجود مسلط شود و آنچه را که باید به سرانجام برساند. یک راه عملکردی (پراگماتیک) عبارت است از بررسی برنامه و مشخص کردن سلسله مراتب موجود با این فرض که اصلی ترین مسأله (جوهره) آن است که در این سلسله مراتب، در جای نخست باشد. در نهایت نتیجه چنین بررسی ای می تواند در غالب تحلیلی از برنامه و یا یک دیاگرام گرافیکی ارائه شود. انواع پنجگانه کانسپت

حل مسأله ( برنامه ای )

همه کانسپتهای تصویرگر در جوهره، نماد فعالیت درون ساختمان نیستند. کانسپت ها می توانند حول مسائل عملکردی تری شکل بگیرند در حالی که توانایی حل صورت مسأله های کارفرما مایه مباهات بسیاری از معماران است اما در حقیقت عده کمی هستند که می توانند نگرشی عملکردی همراه با خلاقیت به حل این صورت مسأله داشته باشند و اکثراً هنگام ارائه راه حل های خلاقانه به مسائل ابتدایی کارکرد و توجهی می کنند.

ایده آل ها

برخلاف انواع قبلی کانسپت ها که در آنها معمار می بایست به درون پروژه و پروژه های مشابه بنگرد تا کانسپت مناسب را پیدا کند، در این نوع خود معمار مفهومی جدید را به درون پروژه می برد. اگر این کانسپت او انتخاب صحیحی باشد به خاطر  تنوعش مورد تعیین قرار می گیرد و اگر این چنین  نباشد به خاطر این پیش فرض غلط صلاحیت و شایستگی او زیر سوال خواهد رفت. ایده آلها در واقع نماینده  نهایت اهداف و رویاهای یک معمار هستند. برای مثال کانسپت ایده آل یک معمار می تواند در رابطه با مصرف بهینه انرژی در ساختمان باشد که در این صورت موارد زیر را باید در ساختمان اجرا کرد: 1- دسته بندی فضاها با توجه به نیاز فضاها به گرما 2-  عدم طراحی پنجره در قسمت پشتی ساختمان 3- زاویه دار کردن سطوح نصب به منظور نصب کولکتورها و طراحی برای خودکفایی کل سیستم. ایده آل ها می توانند تأثیر مثبت زیادی داشته باشند و اگر معماران در پروژه ها به آنها رجوع نکنند و از آنها در شکل  دادن کانسپت ها بهره  نگیرند در واقع کار را سخت تر  کرده اند. تجارب قبل آنها و مهارت های ذهنیشان به پروژه جدید کمکی نخواهد کرد و همکاری را می باید از مرحله طراحی های بسیار ابتدایی آغاز و این نه به نفع کارفرما و نه به نفع معمار خواهد بود. منبع : گروه مهندسی پلاس

  • mojgan moradi